1-استراتژی چماق و هویج :

چماق و هویج (به انگلیسی: Carrot and stick) در اصطلاح به سیاست ارائه

تشویق برای رفتار خوب و ارائه تنبیه برای رفتار بد است. یا به عبارتی به معنی

سیاست تهدید و تحبیب به کار می‌رود.

اخیراً استفاده از این اصطلاح تغییر کرده‌است. پیش‌تر، معنی آن «ارائه مشوق

برای پیشبردن به سوی هدف» بود. اصل این استعاره از هویج آویزان بر سر چوب

به عنوان انگیزه حیوان برای انجام کار بود.

در جائی به کار می رود که کشورها ، سازمانهای بین المللی یا گروههایی، کشوری

را با یکسری وعده های تو خالی و غیر واقعی فریب دهند تا مسیر آنها را طی کند.

در ضمن چماق تهدید را بالای سر او قرار داده و با وعده دروغ و تهدید واقعی او را

می ترسانند که سیاست های آنها را اجرا کنند مثلاً در پرونده هسته ای ایران، تهدید

به حمله نظامی چماق و وعده ی ورود به سازمان تجارت جهانی هویج بود.برای

تربیت اسب وحشی از این روش استفاده می کنند؛ هویج را به او می دهند بخورد،

همزمان چماق نیز بالای سرش است و ودر نهایت آن را زین کرده، رام می نمایند.

هدف از این استراتژی فریب و تهدید است؛ ‌از یک سو کشورها را فریب می دهند اگر

فریب نخورد از حربه تهدید استفاده می کنند.

 2- استراتژی کلت و ماشه :

 کشور را تهدید می کنند که کلت روی شقیقه ات است یا چیزی که می خواهیم قبول

کنید یا یا شلیک؛

3-استراتژی قورباغه آب پز :

این سیاست فرانسوی ها است که در آشپزی فرانسوی قورباغه را زنده در آب سرد

می اندازند تا لذت ببرد و شنا کند و نفهمد که تا مدتی دیگر پخته و خورده خواهد

شد و آرام آرام آب را گرم می کنند تا غورباغه پخته شود. این سیاست خطرناک

برای اجرای سیاست های نامرئی و نرم افزاری به کار می رود که قبل از اینکه فرد

متوجه شود کارش تمام است.قورباغه با گرمای محیط خود را هماهنگ می کند

برای همین قورباغه را در قابلمه گذاشته، کم کم آن را حرارت می دهند وقتی آب

جوش آمد آن هم می پزد. فضای عمومی جامعه را به تدریج متشنج می کنند که

از داخل به فروپاشی برسد وبرای اینکه با واکنش مردمی مواجه نشوند ابتدا حساسیت

زدایی می کنند.

4-استراتژی کوسه ببری :

کوسه ی ببری موقع زاد و ولد بچه هایش را داخل شکمش پرورش می دهد این بچه

ها هر کدام قویتر باشد دیگری را طعمه خود   می کند و می خورد تا زنده باشد و

رشد کند.مثال :‌ ترویج فرقه گرایی و تفرق در جهان اسلام برای توسعه تنازع و درگیری

5- استراتژی کرشمه ی استر :

نفوذ دادن زنان جاسوس که با مهر ه های مهم مملکتی رابطه برقرار می کنند

و اطلاعات را از آنها دریافت و به کشورمتبوع خود می رسانند. ( استر برادرزاده ی

مردی خای بود که با نفوذ در دربار هخامنشی به همسری خشایارشا رسید و

از این طریق منافع یهودیان را تأمین می کرد از جمله در موردی که هامان

وزیر خشایارشا می خواست یهودیان را نابود کند، استر آنان را نجات بخشید و در

مقابل هامان به دار آویخته شد، یهودیان همه ساله به یادآوری این مساله

عیدی به نام پوریم برگزار می کنند.)

6- استراتژی شک و بهت :

در این دکترین یک شک به دنیا وارد می کنند تا مردم بفهمند چه اتفاقی افتاده

و از حالت بهت زدگی بیرون بیایند تصمیم خود را عملی می نمایند.

7-استراتژی پلیس خوب، ‌پلیس بد :

وقتی چراغ قرمز را رد کردی باید جریمه شوی،  پلیس خوب می گوید باج بدهی

بخشیده می شوی در غیر اینصورت پلیس بد ماشینت را متوقف می کند.آنها

خودشان را پلیس خوب دنیا می دانند و کارهای نظارتی و حتی دخالتی خودشان

را در دنیا و کشورهای دیگر قانونی و نقش نظارتی دیگران را بد و غیر قانونی

می دانند مثلاً دخالت آمریکا در عراق خوب و کمک ما به مردم عراق را بد و

غیر قانونی می دانند.در جریان انرژی هسته ای ایران،  پلیس خوب اتحادیه اروپا

و آژانس بودند که باج می خواستند و  پلیس بد آمریکا بود که ایران را تهدید

می کرد.